- مشخصات كتاب
- اشاره
- باب خصلتهاى هفتگانه
- به دفن كردن هفت چيز فرمان داده شده
- پيامبر خدا (ص) از هفت چيز نهى و به هفت چيز امر مىكرد
- هفت چيز از گوسفند، حرام است
- در باره على (ع) به پيامبر خدا (ص) هفت خصلت داده شد
- سخن پيامبر (ص) كه فرمود خوشا و خوشا- تا هفت مرتبه- به حال كسى كه مرا نديده و به من ايمان آورده است
- هفت كس در قيامت در سايه عرش خداست
- كشمش هفت خصلت دارد
- هفت كوه در «روز موسى» از جا كنده شدند
- نامهاى آسمانهاى هفتگانه و رنگهاى آن
- پيامبر خدا (ص) ابو ذر را به هفت چيز وصيت كرد
- هفت چيز است كه هر كس داشته باشد حقيقت ايمان او كامل مىشود
- هر كس ماه رمضان را روزه بگيرد هفت پاداش به او داده مىشود
- روز قيامت هفت نفر از مردم سختترين عذاب را دارند
- تكبيرهاى آغازين نماز، هفت تاست
- سوره قل هو الله و سوره قل يا ايها الكافرون در هفت مورد خوانده مىشود
- حكيمى به خاطر هفت كلمه صد فرسخ به دنبال حكيمى ديگر بود
- هفت گروه اعمال خود را تباه مىكنند
- سجده بر هفت استخوان است
- پيامبر خدا (ص) بر هفت گروه لعنت كرد
- مؤمن بر مؤمن هفت حق دارد
- كافر در هفت روده مىخورد
- مؤمن كسى است كه در او هفت خصلت جمع شود
- مؤمنان هفت درجه دارند
- شيرينى ايمان بر دل هفت كس وارد نشود
- هفت گروه از دانشمندان در آتشند
- هفت موجود زنده را خدا آفريد ولى از شكم مادر بيرون نيامدند
- خداوند اسلام را هفت بخش كرد
- خداوند به پيامبر خود هفت خصلت داد
- قربانى گاو و شتر از هفت نفر كفايت مىكند
- آفتاب و ماه هفت طبقهاند
- دنيا هفت اقليم دارد
- در هفت مورد دعا وقت معينى ندارد
- هفت گروه قرآن نخوانند
- قرآن بر هفت حرف نازل شده
- خداوند از وقتى كه زمين را آفريده در آن هفت عالم آفريد
- چيزى در آسمانها و زمين نباشد مگر با هفت چيز
- چون نجاشى از دنيا رفت، پيامبر (ص) هفت بار تكبير گفت
- چون خدا بر قومى غضب كند و به آنها عذاب نازل نكند، آنها را گرفتار هفت چيز مىكند
- محبت پيامبر و خاندان او در هفت جا سود مىدهد
- آنچه از طريق اهل سنت نقل شده كه زمين به خاطر هفت نفر آفريده شده است
- جهنم هفت در دارد
- روز قيامت با هفت خصلت مردم بازخواست مىشوند
- خواهران بهشتى هفت نفرند
- گناهان كبيره هفت تاست
- امتحان كردن خدا، اوصياء پيامبران را در حال حيات پيامبران در هفت مورد و پس از وفاتشان در هفت مورد
- آنچه در باره روزهاى هفته و نامهاى آن: يك شنبه، دوشنبه، سهشنبه، چهارشنبه، پنجشنبه، جمعه و شنبه وارد شده است.
- آنچه در باره يك شنبه و بعد از آن آمده است
- آنچه در باره روز دوشنبه آمده است
- آنچه در باره روز سهشنبه آمده است
- آنچه در باره روز چهارشنبه آمده است
- آنچه در باره روز پنجشنبه وارد شده
- آنچه در باره جمعه وارد شده
- آنچه در باره روز شنبه وارد شده
- معناى حديث پيامبر (ص) كه فرمود: روزها را دشمن مگيريد كه دشمن شما مىشوند
- توقف آدم و حوّا در بهشت تا وقتى كه اخراج شدند هفت ساعت بود
- در شيعه هفت خصلت است
- پيامبر خدا ابو سفيان را در هفت مقام لعنت كرد
- صندوقهاى هفتگانه در آتشند
- ايّوب بىآنكه گناهى داشته باشد هفت سال مبتلا شد
- فرشتگان هفت نوعند و حجابها نيز هفت نوعند
- امير المؤمنين (ع) هفت سال پيش از مردم نماز خواند
- جبرئيل از جانب خداوند خبر داد كه به شيعيان و دوستداران على بن ابى طالب (ع) هفت خصلت داده
- كسى كه روايت كرده كه اهل بيت كه آيه تطهير در باره آنها نازل شده هفت نفرند
- هفت تن نماز خود را شكسته نخوانند
- ذكر، بر هفت عضو تقسيم شده است
- باب خصلتهاى هشتگانه
- شايسته است كه در مؤمن هشت خصلت باشد
- نماز هشت گروه قبول نمىشود
- حاملان عرش هشت تا هستند
- بهشت هشت در دارد
- روا نيست كه سقف خانه از هشت ذراع بيشتر باشد
- هشت گروه، از مردم نيستند
- كسى كه به مسجد رفت و آمد كند به يكى از هشت خصلت برسد
- هشت نفر اگر مورد اهانت واقع شوند، بايد خود را سرزنش كنند
- هشت چيز از مساجد دور باشد
- ايمان در هشت خصلت است
- گناهان كبيره هشت تاست
- على (ع) هشت خصلت داشت
- باب خصلتهاى نهگانه
- خداوند به پيامبر خود محمد (ص) نه خصلت داده
- به شيعيان و دوستداران على (ع) نه خصلت داده شده
- فاطمه (ع) دختر محمد (ص) نزد خداوند نه اسم دارد
- خداوند به امير المؤمنين (ع) نه چيز داد كه پيش از او جز محمد (ص) به كسى نداده بود
- به پيامبر (ص) در باره على (ع) نه خصلت داده شد
- نه چيز نه آفت دارد
- در خرماى برنى نه خصلت است
- از اين امت نه چيز برداشته شده
- نهى از نه چيز
- به گنهكار نه ساعت مهلت داده مىشود
- امامان از فرزندان حسين (ع) نه نفرند
- پيامبر (ص) از دنيا رفت در حالى كه نه همسر داشت
- نه سخنى كه امير المؤمنين (ع) فرمود
- حدّ بلوغ زن نه سالگى است
- زنى كه نه طلاق در عده گرفته هرگز به شوهرش حلال نمىشود
- نه چيز زكات دارد
- نماز جمعه از نه گروه ساقط است
- نه چيز فراموشى مىآورد
- بيان نه نشانهاى كه خداوند به موسى داد
- كسانى كه با قائم آل محمد (ص) مىآيند، تا عدد كامل شود از نه قبيلهاند
- باب خصلتهاى دهگانه
- پيامبر خدا (ص) ده اسم داشت
- شايسته است كه رفت و آمد به در خانهها به ده صورت باشد.
- خداوند عقل را با ده چيز تقويت كرد
- ده خصلت از خصلتهاى امام است
- على (ع) ده خصلت از پيامبر داشت
- مژده به شيعيان و ياران على (ع) با ده خصلت
- ده خصلت از اخلاق نيكوست
- قيامت برپا نمىشود تا ده نشانه پديد آيد
- ده خصلت است كه خداوند آنها را براى پيامبرش و خاندان او جمع كرده
- ده خصلت است كه هر كس خدا را با آنها ملاقات كند، وارد بهشت مىشود
- مؤمن عاقل نمىشود مگر اينكه در وى ده خصلت باشد
- ده عضو از گوسفند خورده نشود
- ده چيز از حيوان مردار پاك است
- ده گروه در ده خصلت طمع نكنند
- در ده موضع نماز خوانده نشود
- ده گروه وارد بهشت نمىشوند
- عافيت ده جزء دارد
- ده گروه، خود و ديگران را رنج مىدهند
- زهد ده جزء دارد
- ده گروه از كنيزان حرامند
- شهوت ده جزء دارد
- حيا ده جزء دارد
- بستر خواب پسر بچههاى ده ساله و زنان جدا شود
- زن ده برابر مردان شكيبايى دارد
- ده چيز است كه برخى از آنها از برخى ديگر سختتر است
- در خربزه ده خصلت جمع است
- ده چيز نشاط آور است
- نماز بر ده وجه است
- در شيعه ده خصلت است
- پيامبر خدا (ص) در باره مشروب ده نفر را لعنت كرد
- ثواب كسى كه ده ماه رمضان را روزه بگيرد
- ثواب كسى كه ده بار حجّ كرده باشد
- بركت ده جزء دارد
- پيش از قيامت ده نشانه وجود دارد
- اسلام بر ده بخش بنا شده است
- ايمان ده درجه دارد
- ثواب كسى كه ده سال به خاطر خدا اذان گفته باشد
- در مسواك كردن ده خصلت است
- نشانههاى قيامت ده تاست
- پيامبر خدا (ص) شبانه روز، ده بار هفت شوط طواف را به جا مىآورد
- كسى كه در يك روز از ماه رمضان ده بار با زن خود همبستر شود
- ده سخن پندآموز
- ده نفر از اين امت به خداى بزرگ كفر ورزيدند
- چوبههاى قمار كه در جاهليت وجود داشت ده تا بود
- آنچه خدا بر هر مسلمانى فرض كرده كه هر روز پيش از طلوع آفتاب ده مرتبه و پيش از غروب آن، ده مرتبه آن را بگويد
- پسران عبد المطلب ده تا بودند به اضافه عباس
- باب خصلتهاى يازدهگانه
- باب خصلتهاى دوازدهگانه
- باب يك تا دوازده
- بدترين اوّلين و آخرين دوازده نفرند
- شناختن زوال آفتاب در هر ماه از ماههاى دوازدهگانه رومى
- كسانى كه نشستن ابو بكر در مقام خلافت و پيشى گرفتن او به على بن ابى طالب (ع) را انكار كردند، دوازده نفر بودند
- خداوند از بنى اسرائيل دوازده سبط بيرون آورد و از حسن (ع) و حسين (ع) نيز دوازده سبط نشر داد
- جانشينان و امامان پس از پيامبر (ص) دوازده نفرند
- در مسواك دوازده خصلت است
- حديث حجابهاى دوازدهگانه
- اهل تقوا دوازده علامت دارند
- به دوازده نفر سلام داده نشود
- هنگامى كه جعفر بن ابى طالب از حبشه برمىگشت، پيامبر خدا (ص) دوازده قدم به استقبال او رفت
- در صندوق ته جهنم دوازده نفرند
- در سفره غذا دوازده خصلت است
- ماهها دوازده ماهند
- ساعتهاى شب دوازده و ساعتهاى روز نيز دوازده است
- برجها و بيابانها و درياها و عالمها هر كدام دوازده تا هستند
- جريان دوازده درهمى كه به پيامبر خدا (ص) هديه كردند
- نقيبان دوازده نفرند
- باب خصلتهاى سيزدهگانه
- بابهاى خصلتهاى چهاردهگانه
- بابهاى خصلتهاى پانزدهگانه
- بابهاى خصلتهاى شانزدهگانه
- باب خصلتهاى هفدهگانه
- باب خصلتهاى هجدهگانه
- بابهاى خصلتهاى نوزدهگانه
- بابهاى خصلتهاى بيستگانه و بالاتر
- در دوستى اهل بيت (ع) بيست خصلت است
- مؤمن بر عهده خداوند بيست خصلت دارد
- ثواب كسى كه بيست بار حجّ به جاى آورد
- بيست و سه خصلت پسنديده كه امام سجّاد (ع) با آنها توصيف شده
- آنچه در باره شب بيست و يكم و شب بيست و سوم ماه رمضان رسيده
- نهى از بيست و چهار خصلت
- نماز جماعت بيست و پنج درجه از نماز فرادى با فضيلتتر است
- نماز بيست و نه خصلت دارد
- در علم بيست و نه خصلت وجود دارد
- خصلتهايى كه ابو ذر آنها را از پيامبر خدا (ص) پرسيد
- بابهاى خصلتهاى سىگانه و بالاتر
- بابهاى خصلتهاى چهلگانه و بيشتر
- نماز شرابخوار تا چهل روز مورد پذيرش نيست
- روزه بر چهل وجه است
- كسى كه پيش از خود به چهل تن از برادرانش دعا كند آنگاه به خود دعا كند
- كسى كه پس از مرگش چهل تن از مؤمنان به خير و نيكى او گواهى دهند
- نهى از ترك تراشيدن موى زهار پيش از چهل روز
- زمين تا چهل روز از ادرار كسى كه ختنه نشده نجس مىگردد
- حكم كسى كه كنيزى را بگيرد و تا چهل روز با او آميزش نكند و او مرتكب عمل حرام گردد
- ديه سگ شكارى چهل درهم است
- خداوند ميان دو جمله فرعون چهل سال مهلت داد
- طلب آمرزشى كه چهل گناه كبيره با آن آمرزيده مىشود
- پيوند رحم تا چهل نسل به هم مىرسد
- در زمان حضرت قائم (ع) خداوند نيروى يك مرد شيعى را به اندازه نيروى چهل مرد قرار مىدهد
- كسى كه چهل حديث حفظ كند
- حريم مسجد چهل ذراع و همسايگى تا چهل خانه از چهار طرف است
- كسى كه چهل سال يا بيشتر عمر كند
- پاداش كسى كه چهل مرتبه حج كند
- استدلال امير مؤمنان على (ع) با چهل و سه دليل در برابر ابو بكر
- استدلال على (ع) با اين ويژگىها بر مردم در روز شورا
- بابهاى خصلتهاى پنجاهگانه و بيشتر
- بابهاى خصلتهاى هفتادگانه و بيشتر
- هفتاد منقبتى كه امير مؤمنان على (ع) آنها را داشت و كسى از رهبران در آنها با او شريك نبود
- پاداش كسى كه در نماز وتر هفتاد مرتبه از خدا آمرزش بخواهد
- پاداش كسى كه پس از نماز صبح هفتاد مرتبه از خدا آمرزش بخواهد
- پاداش كسى كه در هر روز از ماه شعبان هفتاد مرتبه از خدا آمرزش بخواهد
- پرچم حمد هفتاد بخش است
- ربا هفتاد جزء است
- حديث بندهاى كه هفتاد خريف- كه خريف هفتاد سال است- در آتش بماند
- امّت به هفتاد و دو گروه پراكنده خواهند شد
- كسى كه روايت كرده كه به زودى امّت به هفتاد و سه گروه پراكنده خواهند شد
- هفتاد و سه ويژگى در آداب زنان و فرق ميان احكام آنان و احكام مردان
- خدا براى عقل هفتاد و پنج لشكر و براى نادانى هفتاد و پنج لشكر عطا فرمود
- بابهاى خصلتهاى هشتادگانه و بيشتر
- باب يك تا صد
- اشاره
- پيامبر (ص) يك صد و بيست مرتبه به آسمان عروج كرد
- ميوه يك صد و بيست نوع است
- بهشتيان يك صد و بيست صنفند
- هر كس قرآن را حفظ كند ساليانه دويست دينار از بيت المال حقوق دارد
- يك سال سيصد و شصت روز است
- ويژگىهايى از قوانين دين
- امير مؤمنان (ع) در يك مجلس به ياران خود چهار صد درس از مواردى كه كار دين و دنياى يك مسلمان را اصلاح مىكند، آموخت
- آنچه دو هزار سال پيش از خلقت آسمانها و زمين به در بهشت نوشته شده
- نماز چهار هزار باب دارد
- آنچه هفت هزار سال پيش از آفرينش آدم بر پايه عرش نوشته شده
- كسى كه روايت كرده كه براى خداوند متعال دوازده هزار جهان است
- اصحاب پيامبر خدا (ص) دوازده هزار تن بودند
- نورى كه پيش از آفرينش آدم، در پيشگاه خداوند بود
- آنچه بيست و دو هزار سال پيش از آفرينش آدم در شانه فرشته محمود نوشته شده بود
- خداوند متعال يك صد و بيست و چهار هزار پيامبر و يك صد و بيست و چهار هزار وصى آفريد
- خداوند متعال با يك صد و بيست و چهار هزار حكم با موسى مناجات كرد
- پيامبر خدا (ص) هزار باب دانش به على (ع) آموخت كه از هر بابى هزار باب ديگر گشوده مىشد
- خداوند متعال هزار هزار جهان و هزار هزار آدم آفريد
- فهرست مطالب
الخصال جلد2
مشخصات كتاب
سرشناسه : ابن بابويه، محمد بن علي ، 311- 381ق.
عنوان قراردادي : الخصال . فارسي - عربي
عنوان و نام پديدآور : الخصال/ تاليف شيخ صدوق (ابن بابويه)؛ ترجمه و توضيحات يعقوب جعفري.
مشخصات نشر : تهران : انديشه هادي ، 1385.
مشخصات ظاهري : 2ج.
شابك : دوره : 964-8850-10-0 ؛ 10000ريال : ج. 1 : 964-8850-08-9 ؛ 80000ريال: ج. 2 : 964-8850-09-7
يادداشت : فارسي -- عربي.
يادداشت : چاپ دوم.
موضوع : احاديث اخلاقي -- قرن 4 ق.
موضوع : احاديث شيعه -- قرن 4ق.
موضوع : اخلاق اسلامي
شناسه افزوده : جعفري، يعقوب، 1325 - ، مترجم
رده بندي كنگره : BP248/الف 2خ 6041 1385
رده بندي ديويي : 297/61
شماره كتابشناسي ملي : 1197030
اشاره
به نام خداوند بخشايشگر مهربان
سپاس خداوند را كه پروردگار جهانيان است و خدا بر محمد و خاندان پاك او درود بفرستد.
باب خصلت هاى هفتگانه
به دفن كردن هفت چيز فرمان داده شده
شيخ جليل ابو جعفر محمد بن على بن الحسين بن موسى بن بابويه قمى فقيه مصنف اين كتاب- كه خدا او را بر طاعت خود كمك كند و به چيزهايى كه باعث خوشنودى او مى شود موفق بدارد- مى گويد:
1- هشام بن عروه از پدرش از عائشه نقل مى كند كه پيامبر خدا (ص) به دفن كردن هفت چيز از انسان دستور مى داد: مو و ناخن و خون و حيض و جفت نوزاد و دندان و علقه (خون بسته شده كه از رحم بيرون مى آيد).
پيامبر خدا (ص) از هفت چيز نهى و به هفت چيز امر مى كرد
2- براء بن عازب مى گويد: پيامبر خدا (ص) از هفت چيز نهى و به هفت چيز امر فرمود، ما را نهى كرد از اين كه انگشتر طلا به دست كنيم و از خوردن از ظرف هاى طلا و نقره و فرمود: هر كس در دنيا از آنها بخورد در آخرت از آنها نخواهد خورد، و از سوار شدن بر زين ابريشمى و از پوشيدن لباس مخلوط به ابريشم و از پوشيدن لباس از ابريشم و ديبا و اطلس، و ما را دستور داد به تشييع جنازه و عيادت مريض و دعا كردن به كسى كه عطسه مى كند و كمك كردن به مظلوم و شايع كردن سلام و اجابت كسى كه ما را دعوت مى كند و راست بودن سوگند (خليل بن احمد مى گويد: شايد درست تر عمل كردن به سوگند باشد).
هفت چيز از گوسفند، حرام است
3- حمّاد بن عمرو از امام صادق (ع) و او از پدرانش از على بن ابى طالب (ع) نقل
الخصال / ترجمه جعفرى، ج 2، ص: 7
مى كند كه پيامبر خدا (ص) در وصيتى به ايشان فرمود: يا على، هفت چيز از گوسفند حرام است: خون و آلت نرى و مثانه و مغز حرام (كه در ستون فقرات قرار دارد) و غده ها و سپرز و زهره دان.
4- ابو يحيى واسطى با سند خود نقل مى كند كه امير المؤمنين (ع) به قصاب ها گذر كرد و آنها را از فروختن هفت چيز از گوسفند نهى كرد: خون و غده ها و گوشه هاى دل و سپرز و مغز حرام و بيضه و آلت نرى. مردى از قصاب ها به آن حضرت گفت: يا امير المؤمنين، جگر سياه و سپرز يكى هستند، فرمود: دروغ گفتى اى فرومايه!